شهید عزت اله احمدی

شهید عزت اله احمدی
شناسنامه شهید

نام شهید : عزت اله نام خانوادگی : احمدی نام پدر : نصرت اله

شماره شناسنامه : 580 کد ملی : 4843645687تاریخ ولادت : 1340-06-06

مناسبت در هنگام تولد : میلاد با سعادت حضرت محمد ( ص ) و امام جعفر صادق ( ع )

محل تولد : الیگودرز تحصیلات : خواندن و نوشتن سن : 22

نوع عضویت : ارتشی وضعیت تاهل : متاهل تعداد فرزند : 2تاریخ شهادت : 1362/06/16

مناسبت در هنگام شهادت : شهادت حضرت امام محمد تقی ، جواد الائمه ( ع )

محل شهادت : بانه نام عملیات : تک دشمن وضعیت : شهید

محل دفن : بهشت زهرا (س) قطعه : 28 ردیف : 120 شماره : 7

زندگی نامه شهید

شهید عزت الله احمدی فرزند نصرت الله  متولد 1341 در شهر الیگودرز از توابع استان لرستان دیده به جهان گشود.

دوران کودکی خود را در این شهر سپری کرد و در دوران نوجوانی به همراه خانواده به تهران نقل مکان کرد و در باقر شهر ساکن شد.

تحصیلات خود را تا اول راهنمایی ادامه داد و بعد ازآن با شکل گیری انقلاب اسلامي، او نیز همانند دیگر مردم درتظاهرات شرکت کرده و حضوری فعال داشت.

وي در قیام 17 شهریور که برعلیه رژيم طاغوت بر پا شده بود نیز حضور داشت و با تعدای از بستگان خود در امدادرساني و رسیدگی به زخمی ها و مجروحین کمک می کرد.

در سال 1360جهت گذراندن خدمت مقدس سربازي به عنوان سرباز وظيفه به ارتش پيوست و به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد.

تا اینکه در اثر تک دشمن در منطقه بانه – دهکده کوشک در تاریخ 20/6/1362 به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاک این شهید را در گلزار شهدای بهشت زهرا در قطعه 28 –ردیف 12 –شماره 7 به خاک سپردند .

از اين شهيد بزرگوار دو پسر بنام هاي هادي و مهدي به يادگار مانده است كه هر دوي ايشان افتخاري از پدر شهيد شان مي باشند.

 

 

وصیتنامه شهید

مادر عزیزم که شبها و روز ها بر گهواره من خواب را حرام کرده و آن پدر پیری که با دستهای پینه بسته زحمت کشیده امیدوارم که: بعد از شهادت من گریه نکنید و سیاه به تن نکنید زیرا خون من از خون علی اکبر(ع) و علی اصغر شیر خوار (ع)  بهتر نیست و نخواهد بود .

از برادرانم می خواهم :

اسلحه مرا برداشته و راهم را ادامه دهند.

و از خواهرانم خواهانم :

با حجاب خود از خون پاک شهیدان محافظت نمایند .

پدر و مادر عزیزم برای عزیزان حسین (ع) بخصوص دو فرزند عزیزش علی اکبر (ع) وعلی اصغر(ع) گریه نمایید نه برای من 

خاطره از شهید

« خاطرات برادر شهید »

هنگام اعزام به جبهه گفت احتمال برگشتم خیلی ضعیف است مواظب مادر و پدر و بچه هایم باشید شهادت آرزوی من است و میدانم به دیدار دوست خواهم رسید .

همرزمانش گفتند:  با اینکه برگه مرخصی دستش بود از رفتن به مرخصی منصرف شد و با ما درعملیات شرکت کرد که موجب شهادتش شد و به لقاء حضرت معبود نائل آمد .

می گفت : مگر خون من از خون شما رنگین تر است ، در عملیات شرکت می کنم .

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید